Archive for September, 2012

ﺁﻳﻨﺪﻩ

Posted: September 5, 2012 in مغز نوشته ها

ﺯﻧﺪﮔﻲ ﭘﻮﭺ ﺗﺮ اﺯ ﺧﻨﺪﻩ ي ﻳﻚ ﭘﺴﺘﻪ ي ﻛﺎﻝ, ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺧﻨﺪﻳﺪﻥ ﻓﺮﺩا ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻧﺎﻥ ﺷﺪ و ﺳﮓ ﮔﺎﺯﺵ ﺯﺩ.
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺟﻮﻙ ﺷﺪ و ﺩﺭ ﻟﺤﻆﻪ ي ﻣﺮﮒ, ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺧﻨﺪﻳﺪﻳﻢ
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮاﻫﻢ ﻛﺮﺩ
ﺑﻌﺪ ﻧﻪ ﻣﺎﻩ
ﭘﺪﺭ ﻟﻂﻴﻔﻪ ﻫﺎ ﺧﻮاﻫﻢ ﺷﺪ

ﻣﻴﺮا

کَرت ، کَرت ، کَرت

داغ ،داغ ، داغ

خشم و اشتیاق

دو سایه در کنارِ هم

دو جانِ بیقرار

دو کَرت
یا
سه کَرت

کلاغِ بینِ راه

سفیرِ انتها

شبی که موی تو.

ماه، چشمِ تو

پلنگِ تشنه من.

هوای بینِ ما

داغ، داغ، داغ

کَرت، کَرت، کَرت

زمینِ زیرِ پا

سوژه سایه است

سایه‌های ما

خشم و اشتیاق

حالِ خوب ما

کلاغ در عبور

به حال من گریست

درون وانِ آب

میان آبِ داغ

به تیغ و خون گریست

تو رفتی‌ از زمین

زمین جهنم است

کَرت، کَرت. کَرت

داغ، داغ، داغ

کلاغ خون گریست

ﻣﻴﺮا و…